نقد بازی Most Wanted2؛ افسانه تکرار نمی‌شود
بهترين و برترين بازي ها تقديم به تمام بازي خورها
تاریخ : جمعه 3 آذر 1391
نویسنده : داني

No More Wanted

ساختار «مست وانتد» جدید دچار دگرگونی‌هایی شده است که آن را نسبت به بازی قبلی، «جدید» می‌کند. از اول رونمایی هم قرار نبود تا سازندگان بازی قبلی را تحویل بازی‌کنندگان بدهند، با این حال، دوست داشتیم که تمام و کمال خوبی‌های فراموش نشدنی بازی در قسمت جدید باشد. و دوست داشتیم تا همان خوبی‌های بازی قبلی، «مدرنیزه» شوند و رنگ و بوی جدید و نسل هفتمی بگیرند. ظاهرا، تلاش سازندگان بیشتر در راستای «تغییر» بازی بوده است تا «بازسازی» آن. به همین علت، مست وانتد جدید با قبلی خیلی فرق می‌کند و هنوز می‌شود آن‌ها را مقایسه کرد.

مست وانتد جدید تعداد زیادی «خوبی» دارد و تعدادی «خوبی» هم ندارد. این یعنی این که بازی ابدا بازی بدی نیست و ایراد اساسی ندارد. اما وقتی یک بازی یک سری خوبی‌هایی که می‌توانست داشته باشد را ندارد، یعنی بازی کاملی نیست. در مقایسه با بهترین بازی این سری که خوب می‌شناسیمش، این بازی اگر کامل نباشد، قافیه را می‌بازد. که همین طور هم هست. اما، بیاییم برای یک بار هم که شده خوبی‌های بازی را به پای خوبی‌هایی که از قلم انداخته قربانی نکنیم. (قرار است در این نقد بازی‌ را به خاطر خوبی‌هایش ستایش کنیم و به خاطر خوبی‌هایی که می‌توانست داشته باشد و ندارد مجازات کنیم، اما ابدا خوبی‌هایش را فراموش نمی‌کنیم.)

پیدا کردن بوگاتی ویرون در شهر منوط به این است که راننده‌اش را شکست داده باشید؛ البته فقط ۱۰ ماشین این‌ حالت را دارند

شما در بازی در نقش یک راننده‌ی طالب قدرت هستید که می‌خواهد در لیست رانندگان پر خلاف، خلاف‌کارترین باشد. برای این کار یک لیست ده نفره جلویش قرار می‌گیرد، تعداد زیادی ماشین تپل به او داده می‌شود و باید در یک شهر زیبا مسابقه بدهد، با پلیس‌ها در بیفتد و در نهایت یکی یکی افراد لیست را از دور خارج کند. اما مشکل این‌جاست که این کارها همگی روی هوا هستند و هیچ سناریویی برای روایت این اتفاقات به صورت به هم پیوسته وجود ندارد. بدین ترتیب، چند نکته‌ی مثبت بازی مقابل عدم وجود یک نکته‌ی مثبت قرار می‌گیرد. این قصه تقریبا در تمام بخش‌های بازی تکرار می‌شود. یعنی بازی در گیم‌پلی، گرافیک، صدا و موسیقی چندین و چند نکته‌ی مثبت و یا همان «خوبی» دارد و شاید در هر کدام از این بخش‌ها، یک یا دو خوبی «ندارد». گاهی وجود خوبی‌ها مهم‌تر است و گاهی عدم وجود آن یک یا دو خوبی.

تبلیغ‌های شکستنی! پرواز ماشین بعد از شکستن تابلو در هوا زیبا است، با این‌کار نیترو هم جایزه می‌گیرید، در سابقه‌تان هم ثبت می‌شود

مثلا، برای رسیدن به جایگاه اول، به دلیل عدم وجود خط داستانی، انگیزه‌ی اصلی وجود ندارد. اصلا چطور است بی‌خیال این لیست شویم و در خیابان‌ها به گشت و گذار بپردازیم؟ چطور است فقط بزنیم در خط پلیس آزاری؟ چطور است بچسبیم به ماشین‌های خفن و بیفتیم کف شهر دنبال آن‌ها؟ آقا اصلا من می‌خواهم فقط بیلبورد بترکانم… همه‌ی این‌ها خوبی‌های بازی به شمار می‌روند. شاید اگر این متن در مقام پیش نمایش بود، می‌خواندید: در این بازی می‌توانید علاوه بر ادامه دادن خط اصلی، در شهر به کارهای دیگری مشغول شوید که قطعا لذت خود را دارند. بله! همه‌ی این کارها لذت خود را دارند ولی برجسته‌ترین لذت بازی کجا رفت؟ یکی از اساسی‌ترین خوبی‌هایی که بازی ندارد، داستان است. داستانی در حد خراب‌کاری «رازور» و غصب کردن «بی‌ام‌و» و حالا عطش پس گرفتن آن. (البته با حضور «میا» که گل سرسبد خوبی‌هاست!)

گرفتنت! چی؟ شوخیت گرفته؟

مکانسیم تعقیب و گریز بازی با تفاوت‌های اساسی مواجه شده است. پلیس‌ها به همان سبک قدیم دنبالتان می‌گذارند و یک تعقیب و گریز آغاز می‌شود. با وجود خوش دستی فرمان ماشین‌ها، تعداد بالای آن‌ها و جاده‌های خوب و خوش‌ساخت، نفس عمل تعقیب و گریز با یک دوجین پلیس سمج لذت‌بخش است. خوبی‌های این بخش هم زیاد هستند. اما به نظر می‌رسد که چند چیز فراموش شده‌اند. مثلا در بازی هیچ جایی نیست که با تخریب آن‌ها بر روی ماشین‌ پلیس‌ها، دلمان خنک شود! … این‌ هم یکی از خوبی‌هایی است که از قلم افتاده است. پلیس‌ها با این‌که از همان مکانیک «Heat» آشنا استفاده می‌کنند ولی دیر به دیر عوض می‌شوند و تعدادشان هم بستگی به موقعیتتان در نقشه دارد تا عدد مقابل آتش. همین سیستم هیت که به نظر آشنا می‌رسد، یک سری خوبی‌هایی را به اجبار ندارد. مهم‌ترینش می‌شود آن‌که وقتی پلیس‌ها شما را گم می‌کنند و به گشتن منطقه‌ای که آخرین بار ماشینتان دیده‌شده می‌پردازند، شما از پله‌ی ششم هیت تا پله‌ی اول را باید منتظر بمانید تا آب‌ها از آسیاب بیفتد. (این نکته را نیز از نظر بگذرانید که محل‌های اختفا در این بازی وجود ندارند و باید با زیرکی از دید پلیس‌ها دور بمانید.)
تغییر اساسی که این‌جا ایجاد شده است، به خاطر نبود بخش «شخصی سازی» اتومبیل است. شخصی سازی که یک طرف آن تیونینگ بود و طرف دیگر تغییر شکل ظاهری ماشین مطابق سلیقه. در بازی تعدادی «تعمیرگاه خودکار» وجود دارد که با رد شدن از آن‌ها ماشین‌تان خود به خود تعمیر می‌شود و تغییر رنگ می‌دهد. با جایگزینی آن سیستم قبلی با حالت خودکار و نامطابق با سلیقه‌ (!) دیگر نمی‌شود درجه‌ی شناخت پلیس‌ها از ماشین را تا تغییر شکل ظاهری آن نگه داشت. بنابراین، هر بار که از شر پلیس‌ها خلاص می‌شوید، می‌روند پی کارشان و یادشان می‌رود که یک زمانی یک چنین راننده‌ای وجود داشت. قضیه‌ی تعقیب و گریز با نبود هلی‌کوپتر کمی ناهنجارتر می‌شود و خیلی راحت‌تر می‌شود پلیس‌ها را دو دره کرد. با این‌حال در حالت خیلی آماده باش، ماشین‌های نیروهای ضربت راه را می‌بندند و حتی به دنبالتان می‌افتند!

EasyDrive یک امکان خیلی خوب است که به شما اجازه می‌دهد بدون اتلاف وقت و هرگونه خارج شدن از بازی به همه‌چیز دسترسی داشته باشد، البته امکان تقلب را هم فراهم می‌کند

اما در این بخش، یکی از بزرگترین خوبی‌هایی که بازی ندارد، دستگیری و پرداخت جریمه است. شما اگر گیر پلیس بیفتید هم انگار آب از آب تکان نخورده است. چون بعد از اندکی صبر دوباره در همان ماشین می‌توانید به خیابان راه پیدا کنید. بدتر از همه این‌که خیلی آسوده می‌توانید در بهبهه‌ی یک تعقیب داغ از طریق امکان «EasyDrive» (که انصافا امکان خوبی است و یک میان‌بر به درد بخور تلقی می‌شود) یک مسابقه انتخاب کنید و از شر پلیس‌ها خلاص شوید! لزوم افتادن آب‌ها از آسیاب برای انجام هر کار دیگری در دنیای بازی یکی از خوبی‌هایی است که این بازی ندارد. این‌گونه می‌شود که دیگر دغدغه‌ای تحت عنوان «گیر نیفتادن» وجود ندارد و تعقیب و گریز‌های بازی حالت «با دم شیر بازی کردن» خود را از دست می‌دهند و بعد از مدتی به یک تفریح سالم و فرح بخش تبدیل می‌شود.

مسابقات رنگی

هر ماشینی که در بازی پیدا می‌کنید، در هر کلاس و با هر مدلی که باشد، چند مسابقه دارد که ممکن است یکی یا دو تا از آن‌ها به حالت تعقیب و گریز مطلق با پلیس‌ها در بیایند. مسئله‌ی اصلی این‌جاست که تعداد ماشین‌های هر کلاس زیاد است و اگر مایل باشید همه‌ی قطعات تیونینگ آن ماشین‌ها را آزاد کنید، مجبورید تعدادی مسابقه‌ی تکراری را پشت سر بگذارید. با این وجود، به خاطر وجود ترافیک و وجود ماشین‌های مختلف در هر بار، هر مسابقه ممکن است با دفعه‌ی گذشته متفاوت باشد. البته این‌که حضور پلیس‌ها کاملا از پیش تعیین شده و به نوعی خطی است ممکن است کمی لذت تکرار را از بازی بگیرد. بدین ترتیب می‌توان حضور تصادفی پلیس‌ها در مسابقات را از خوبی‌هایی بر شمرد که بازی ندارد. این را هم اضافه کنید که با دوم شدن در مسابقه هم بازی به شما جایزه می‌دهد و با استفاده از آن تیونینگ می‌توانید برای اول شدن خیز بردارید.

بعد از مدتی نه تنها مسیر مسابقات را حفظ می‌شوید، بلکه اسم مسابقات و افتتاحیه‌ی آن‌ها را هم یاد می‌گیرید

اضافه شدن «چک‌پوینت» و حذف نسبی راهنماهای کنار جاده که راه را به خوبی سد کرده و مسیر مسابقه را نشان می‌دادند هم در بازی هیچ تاثیر خاصی نگذاشته است. در واقع می‌شود تغییر حالت را یک خوبی حاضر نامید و از نبود آن راهنماهای دوست داشتنی به عنوان خوبی غایب یاد کرد. البته ممکن است در اوایل بازی از این مسئله شاکی شوید، اما پس از مدتی این امکان در بازی به خوبی جا می‌افتد. ممکن است بگویید که بازی با این حالت اجازه‌ی میان‌بر زدن را به شما نمی‌دهد، که جواب منفی است، بازی تنها اجازه‌ی دور زدن مسیر را نمی‌دهد که خیلی هم خوب است. یک خوبی متمایز بازی این است که برنده شدن در هر مسابقه واقعا مهارت می‌خواهد. این مسئله را در نظر بگیرید و حفظ شدن جاده را هم به عنوان چاشنی به آن بیفزایید تا به کلی تکراری شدن مسابقه‌ها را از یاد ببرید. البته این‌که سازندگان زحمت خلق حداقل یک مسابقه‌ی «منحصر به فرد» برای هر ماشین را به خود نداده‌اند را می‌شود جزو آن خوبی‌هایی که بازی ندارد به حساب آورد.

در کنار همه‌ی این‌ها، گرافیک زیبا و چشم نواز بازی را قرار دهید که در کنار طراحی خوب شهر با جاده‌های زیاد و متنوع، مدل‌سازی بسیار خوب ماشین‌ها و نورپردازی عالی لذت مسابقات بازی را چند برابر می‌کنند. در حین مسابقه‌ها هم تک و توک آهنگ‌های خوبی شنیده می‌شود. از جمله نکات خوب بازی، سایه‌زنی بی‌نظیر آن است. سایه‌ها در بازی اینقدر عالی هستند که گاهی اوقات نمی‌شود فرقی بین تابش نور خورشید به محیط واقعی و بازی قائل شد. در تنظیمات بازی برای رایانه‌های شخصی، یک قسمت برای تنظیم کیفیت سایه‌ها در نظر گرفته شده است که فقط سیستم‌های به روز می‌توانند از پس آخرین درجه‌ی کیفیت آن بر بیایند. البته در کنار خوبی‌های زیاد گرافیک، مثل «دورنمای» عالی، جزئیات زیاد محیط، ماشین‌ها و خصوصا جاده، بازتاب تصاویر و نیز بافت‌های فوق العاده، باید عدم بهینه بودن بازی مخصوصا با سخت افزارهای رایانه‌های خانگی را متذکر شد که یکی از خوبی‌هایی است که بازی در این بخش ندارد. این مشکل برخی اوقات باعث می‌شود بازی خوب فریم ندهد و عذاب آور شود.

گرافیک بازی بسیار خوب است، مخصوصا در شب که نور و انعکاس به خوبی هر چه تمام‌تر چشمانتان را نوازش می‌دهند؛ بازی در زمینه‌ی گرافیک تکنیکی هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد

فیزیک بازی، که شامل تخریب پذیری محیط، برخورد‌ها و تخریب ماشین‌ در اثر تصادف می‌شود؛ حالتی میانه‌رو به خود گرفته است. این مسئله یک سرگردانی ایجاد کرده است که خوبی‌هایی دارد و خوبی‌هایی ندارد. اگر فیزیک بازی مثل مست وانتد قبلی بود و در آن فقط شیشه‌ها ترک بر می‌داشت و آسیبی به ماشین نمی‌رسید، بازی از واقعیت دور اما جذاب می‌شد. چون در آن صورت دیگر بعد از تصادف کردن شاهد خرد شدن ماشین خود نبودیم و عبارت کذایی «داغون شد» (Crashed) را اصلا نمی‌دیدیم. بدین ترتیب، یک وجه جذابیت دیگر هم به بازی اضافه می‌شد. له کردن بی مهابای ماشین پلیس‌ها! اما حالا یک جذابیت دیگر در بازی وجود دارد که در کنار آن یک چالش جدی هم ایجاد شده است. جذابیتی تحت عنوان فرار از تصادف و چالشی بزرگ برای تحقق این وجه جذابیت بازی. از طرف دیگر، حتی با بارها تصادف کردن و از ریخت افتادن ماشین، باز هم می‌شود مسابقه را تا انتها ادامه داد. این یعنی این‌که به خاطر فیزیک خاص بازی، خط سلامتی برای ماشین‌ها وجود ندارد و ماشین‌ها با این‌که از لحاظ ظاهری حسابی له می‌شوند، اما صدمه‌ی موتوری نمی‌بینند و از کار نمی‌افتند. می‌بینید؟ بازی باز هم چند خوبی دارد و یک خوبی ندارد!

بدون شرح! خوبی‌اش این است که بعد از این که عبارت کذایی رفت ماشین می‌افتد در جاده و به راحتی می‌توانید به مسابقه ادامه دهید

مست وانتد جدید، با حضور همه‌ی خوبی‌های جنون سرعتی و برن آوتی‌اش، و در غیاب همه‌ی خوبی‌های مست وانتدی‌اش، بازی خوبی است. بازی خوبی است که توانسته مرا برای مدتی نزدیک به ۲۰ ساعت سرگرم کند. این تعداد ساعت می‌تواند با اتصال به سرورهای آتولاگ و مسابقه با دوستان زیادتر هم بشود. متاسفانه در چند هفته‌ی اول انتشار بازی سرورها بی سر و سامان هستند و اتصال به آن‌ها و وارد مسابقه شدن صبر ایوب می‌خواهد. البته مثل همیشه و به رسم بازی‌های الکترونیک آرتز،‌ این مشکل به مرور زمان برطرف شده و می‌شود اسپید پوینت‌‌های بخش چندنفره‌ی بازی را هم کسب کرد. بازی در حالت عادی یک لذت طولانی و با وجود بخش چند نفره، یک لذت تمام نشدنی را به شما هدیه می‌دهد.  متاسفانه این بازی پایین‌تر از حد انتظار ظاهر شده و می‌توان آن را یک عنوان ناامید کننده خواند، صد البته که هر عنوان ناامیدکننده‌ای الزاما بد نیست. بازی‌های خوب هم می‌توانند ناامیدتان کنند و شما را به خیابان‌های سان‌فرانسیسکو بازگردانند!

منبع:dbazinews.com


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: نقدبازي ها
برچسب‌ها: نقدبازي هاي جديد
آخرین مطالب